تا به حال پیاده روی کرده اید؟نه به نوعی که می توانید با یک بطری آب و برخی از شلوار یوگا انجام دهید ، بلکه مواردی است که در آن روزها به طور همزمان از بیابان عبور می کنید؟این فرسوده ، مالیات روحی و بسیار پاداش دهنده است. اما اگر وسایل مناسبی ندارید ، مسیر خود را نمی دانید ، یا خودتان را بیش از حد سر می زنید ، ممکن است در نهایت رشته و نیاز به نجات داشته باشید. تمام کارهایی که انجام می دهید تا اطمینان حاصل کنید که این اتفاق نمی افتد شبیه به برنامه ریزی استراتژیک است.
مانند یک پیاده روی سخت ، سازمان شما در صورت موفقیت به یک استراتژی نیاز دارد. شما باید بدانید که چه کاری می خواهید انجام دهید ، چگونه می خواهید این کار را انجام دهید ، و چگونه می توانید با سکسکه های غیر منتظره سازگار شوید. هیچ استراتژی بدون برنامه ریزی مناسب وجود ندارد.
تعریفی از برنامه ریزی استراتژیک
بنابراین برنامه ریزی استراتژیک چیست؟
به عبارت ساده ، برنامه ریزی استراتژیک زمانی است که اهداف انتزاعی سازمان خود را در نظر بگیرید و آنها را به یک استراتژی مشخص تبدیل کنید. برنامه حاصل شامل رسالت ، چشم انداز و ارزشهای سازمان شما است. این همچنین جزئیات اهداف بلند مدت مورد نیاز برای ضربه زدن و همچنین نحوه رسیدن به آنجا را نشان می دهد.
به عنوان مثال ، بیایید بگوییم سازمان شما برای بهبود زندگی تکنسین های فناوری اطلاعات از صنایع متعدد ایجاد شده است. این یک هدف عالی است ، اما چگونه می خواهید این کار را انجام دهید؟هنگامی که شما برای فهمیدن استراتژی خود وقت می گیرید ، ممکن است با ایجاد ابزارهای ساده ای که هر کسی در یک شرکت می تواند از آنها برای رفع مشکلات ساده فناوری اطلاعات استفاده کند ، چیزی مانند "ما زندگی تکنسین های فناوری اطلاعات را بهبود بخشیم."از آنجا ، ممکن است تعیین کنید که ارزش های شرکت شما شامل دموکراتیک سازی فناوری ، سواد فنی بهتر و غیره است. سپس می توانید از این طرح برای راهنمایی همه کارهایی که سازمان شما انجام می دهد استفاده کنید.
استراتژی در مقابل تاکتیک ها
قبل از ادامه ، تمایز بین استراتژی و تاکتیک ها مهم است. این دو به اندازه کافی مشابه هستند که قابل تعویض به نظر می رسند ، اما اینگونه نیستند. یک استراتژی چیزی است که هر کاری را که شرکت شما انجام می دهد به گونه ای که از بیانیه ماموریت شما مشخص تر باشد ، راهنمایی می کند. هر زمان که با یک تصمیم دشوار روبرو هستید ، استراتژی همان چیزی است که شما برای راهنمایی به آن اشاره می کنید. آیا اقدامی که شما در حال پشتیبانی از آن هستید یا مانع آن می شوید؟
تاکتیک ها یک قدم از استراتژی این نردبان هستند. وقتی استراتژی شما مشخص شد ، تاکتیک ها چگونه آن را انجام می دهید. به عنوان مثال ، می گویند شما در سازمانی کار می کنید که متون آموزشی را در حوزه عمومی دیجیتالی می کند. مأموریت شما این است که متون مهم را برای دانشجویان با نرخ ارزان در دسترس قرار دهید. استراتژی شما یافتن کتاب در حوزه عمومی ، تبدیل آنها به کتابهای جذاب و فروش آنها از طریق یک بستر اختصاصی است. یک تاکتیک ممکن است در حال شروع یک کمپین بازاریابی چریکی در پردیس های کالج باشد.
5 سؤال مکرر در مورد برنامه ریزی استراتژیک
با یک برنامه استراتژیک مناسب ، می توانید به راحتی ارتباط برقرار کنید که تجارت تقریباً در مورد هر کسی قرار دارد. این شامل تیم های داخلی ، همکاران خارجی ، سرمایه گذاران و موارد دیگر است. وقتی برنامه خود را تهیه می کنید ، یک دسته از تصمیم گیرندگان را در همان اتاق قرار می دهید. در پایان یک جلسه برنامه ریزی استراتژیک ، آنها با تراز بهتر و درک روشنی از اهداف تجارت ظاهر می شوند.
برنامه ریزی استراتژیک از طریق سه مرحله گسترده انجام می شود. اول جمع آوری است که در طی آن قبل از شروع تهیه طرح ، به همان اندازه داده ها می توانید داده های خود را بدست آورید. این داده ها می توانند از طرف کارمندان ، رقبا ، ذینفعان و کارشناسان خارجی تهیه شوند. بعدی نقشه برداری است. این شامل استحکام دیدگاه تجارت ، کشف اهداف و ایجاد یک برنامه عملی است. سرانجام ، مرحله مرور وجود دارد. پس از اجرای برنامه استراتژیک خود ، باید مرتباً آن را مرور کنید تا مطمئن شوید که این واقعیت تجارت شما را منعکس می کند و در صورت لزوم تغییراتی ایجاد می کند.
حداقل باید در هر سه ماه یک بار در برنامه استراتژیک خود بررسی کنید. منطقی است که استراتژی خود را بررسی کنید زیرا گزارش های درآمد ، KPI ها و غیره را می گذرانید.
چند روش وجود دارد که برنامه ریزی استراتژیک می تواند به اشتباه پیش برود. اول ، بدون رهبری مناسب ، یک جلسه برنامه ریزی می تواند به سرعت به یک جنگ جنجالی بین ایده های مختلف تبدیل شود. شما به کسی احتیاج دارید که بتواند تصمیم بگیرد و مباحث را قطع کند. در مرحله بعد ، اگر به شاخص های عملکرد اشتباه توجه کنید ، می توانید با یک برنامه استراتژیک که با واقعیت تجارت مطابقت ندارد ، پایان دهید. در آخر ، اطمینان حاصل کنید که کانال های ارتباطی شما در هوا هستند. اگر همه به موقع در حلقه نگه داشته نشوند ، ممکن است بینش های کلیدی را از دست ندهید.
اول ، برنامه ریزی استراتژیک فقط برای مشاغل بزرگ نیست. سازمان هایی با هر اندازه می توانند از یک برنامه استراتژیک بهره مند شوند. در مرحله بعد ، برنامه ریزی استراتژیک یک فرایند از بالا به پایین نیست. مطمئناً ، کسی که در یک مقام رهبری قرار دارد ، باید در بعضی مواقع تصمیم بگیرد ، اما اگر بینشی از افراد موجود در زمین نگیرد ، این طرح کار نمی کند. سرانجام ، یک برنامه استراتژیک یک سند سفت و سخت نیست که خلاقیت را از بین می برد. دقیقا برعکس. دانستن اطلاعات بیشتر در مورد آنچه که قصد دارد تجارت شما انجام دهد ، برای تولید ایده های جدید و ابتکارات بهتر بسیار عالی است.
5 مزایای برتر برنامه ریزی استراتژیک
اکنون که می دانید برنامه ریزی استراتژیک چیست ، از آن چه چیزی خارج می شوید؟
تراز بهتر
وقتی استراتژی سازمان خود را تعریف می کنید ، برای هر تصمیم تجاری که باید اتفاق بیفتد ، پایه ای ایجاد می کنید. آیا یک مدیر باید تصمیم بگیرد که منابع را به کجا اختصاص دهد؟آنها می توانند به این استراتژی مراجعه کنند تا ببینند اولویت های سازمان چیست. تیم های تیم سعی در اولویت بندی وظایف برای گزارش های خود دارند؟باز هم ، این استراتژی پاسخ های مورد نیاز خود را دارد. نقشه راه محصولات ، کمپین های بازاریابی ، حتی معیارهای تیم پشتیبانی مشتری شما همگی می توانند براساس استراتژی شما باشند.
ارزیابی دقیق سازمان شما
بخشی از فرایند برنامه ریزی استراتژیک تجزیه و تحلیل سازمان شما است. این بدان معناست که طی هر تیم فرآیندها و معیارهای عملکرد را انجام می دهید ، ارزیابی چرخه عمر چندین پروژه ، حتی نظرسنجی در هر کارمند. با این نوع تحقیق ، شما به طور دقیق از آنچه سازمان شما در آن عالی است و جایی برای پیشرفت وجود دارد ، می گیرید.
یک برند و هویت محکم
برندسازی به سرنوشت شما پایان نمی یابد. برند و هویت در هم تنیده شده اند. اگر سازمان شما شخصی بود ، چه کسی خواهد بود؟با تبدیل اهداف خود به یک استراتژی ، شما فقط برنامه ریزی نمی کنید تا جایی که می خواهید به پایان برسید ، بلکه تصمیم می گیرید که چگونه این کار را در طول مسیر انجام می دهید. شما می دانید که سازمان شما به چه معناست ، مارک شما چیست و سیگنال های واضحی را به شرکا و رقبا ارسال خواهید کرد.
یک راه آسان برای برقراری ارتباط
تصور کنید که سعی می کنید به سرمایه گذاران دادگاه بپردازید ، و آنها از شما می پرسند که چگونه قصد دارید پولی را که به شما می دهند خرج کنید. آیا ترجیح می دهید هر بار که در یک دور سرمایه گذاری می گذرانید ، چیزی به دست بیاورید؟یا آیا می خواهید چیزی محکم داشته باشید که بتوانید پاسخ خود را پایه گذاری کنید؟از برنامه استراتژیک به عنوان مرجع اصلی برای تصمیمات تجاری خود فکر کنید ، و برقراری ارتباط در جایی که تجارت تقریباً در مورد هر کسی انجام می شود ، بسیار ساده تر می شود.
تقویت بهره وری
اگر تجارت شما یک قایق بود ، آیا نمی خواهید همه در یونیسون قایقرانی کنند؟بدون یک برنامه استراتژیک ، ممکن است با قایقرانی که به ریتم خودشان می روند ، سرشان را خراشیده یا حتی به روش اشتباه بپردازید!با یک برنامه در دست ، به راحتی می توانید به هر تیم نشان دهید که چگونه تلاش های آنها می تواند در اهداف سازمان نقش داشته باشد. و اگر آنها را در این روند درگیر کنید ، آنها احساس می کنند که تأثیر بیشتری بر آنچه در سازمان اتفاق می افتد به طور کلی تأثیر می گذارد.
3 مرحله از فرآیند برنامه ریزی استراتژیک
بنابراین ، اکنون که می دانید برنامه ریزی استراتژیک چیست ، شما آماده شروع هستید. شما هر کاغذ و پرونده های دیجیتالی را جمع آوری کرده اید تا همه مکالمات مربوط به استراتژی در نوک انگشتان شما باشد. اما چگونه می توان این شمع را به یک استراتژی عملی تبدیل کرد؟
مهم نیست که از چه روشی استفاده کنید ، اگر می خواهید یک استراتژی که در سازمان شما خرید می شود ، چند مرحله کلی وجود دارد که باید آنها را دنبال کنید.
جمع آوری
اگر قصد دارید برنامه ریزی استراتژی خود را شروع کنید ، احتمالاً قبلاً برخی از این کارها را انجام داده اید. این مرحله زمانی است که شما هرچه بیشتر اطلاعات را جمع می کنید تا استراتژی خود را آگاه کنید. این بسیار مهم است که کانال های این اطلاعات را متنوع کنید.
- از کارمندان خود بپرسید. این شامل کارمندان دیرینه و استخدام های جدید است-آن چشم های تازه می توانند چیزهای زیادی به شما بگویند.
- رعایت کنید که رقبای شما چه کاری انجام می دهند. استراتژی های رقبای شما چیست؟بازاریابی ، اجرای آنها و محصول آنها را بررسی کنید. برای محصول خود آزمایش کنید - در صورت موجود بودن - و کمی دور بزنید. چه چیزی می توانید از انتخاب هایی که می کنید بیاموزید؟
- داده دریافت کنیدآیا در زمینه شما مطالعات پرچمدار وجود دارد؟چیزی مانند وضعیت کار Slack می تواند هنگام تعریف استراتژی شما ارزشمند باشد. این در مورد کاربران بالقوه ، نیازهای آنها و عادات آنها به شما می گوید. اگر قبلاً کاربران دارید ، با آنها صحبت کنید. دیدگاه آنها برای استراتژی شما بسیار مهم است.
- با ذینفعان و رهبری ملاقات کنید. برنامه ریزی استراتژیک یک نمایش یک نفره نیست. وقتی شروع می کنید ، بفهمید چه کسی باید در حلقه نگه داشته شود. برای به اشتراک گذاشتن بینش به طور مرتب با آنها ملاقات کنید ، و به احتمال زیاد ایده های جدیدی را که حتی در نظر نگرفته اید پیدا خواهید کرد.
تعیین یک نقطه توقف برای این مرحله مهم است. گم شدن در تمام اطلاعات موجود در آنجا بسیار آسان است. مهلت سختی تعیین کنید و به آن پایبند باشید.
نقشه برداری
اکنون که تمام این اطلاعات را به دست آورده اید ، وقت آن است که واقعاً استراتژی خود را ترسیم کنید. هر آنچه را که آموخته اید بردارید و آن را به چیزی که می توانید به آن مراجعه کنید تبدیل کنید. این چیزی است که شما باید هنگام نقشه برداری از استراتژی خود به خاطر بسپارید:
- بیانیه چشم انداز: شرکت شما در ده سال کجا خواهد بود؟هدف نهایی شما ، دیدگاه شما برای هر کاری که شرکت شما انجام می دهد چیست؟احتمالاً سازمان شما از یک نیاز یا شکاف شناخته شده در بازار متولد شده است. بنابراین سازمان برای برآورده کردن این نیاز چه چیزی باید شود؟
- بیانیه ماموریت: شرکت شما در تلاش است تا انجام دهد، و چگونه به این امر دست خواهد یافت؟در جایی که بیانیه چشم انداز ایده آل آرمان شهر شما از آنچه می خواهید سازمان تبدیل شود، بیانیه ماموریت در زمان حال است.
- اهداف: نقاط عطفی که شرکت باید به آن برسد چیست؟یک دور مالی به ارزش میلیون ها دلار؟تعداد مشخصی کارمند؟دفاتر در چندین کشور؟مانند هر برنامه رشد، برنامه ریزی استراتژیک شما به اهدافی نیاز دارد تا ثابت بماند.
- برنامه اقدام: چگونه به اهداف خود دست خواهید یافت؟با فکر کردن در مورد تیم های خود و اینکه چه کاری می توانند انجام دهند تا شرکت به اهداف خود برسد، شروع کنید.
- طرح گذشته نگر: بازار ثابت نیست و استراتژی شما نیز نباید ثابت باشد. برای نگاه کردن به استراتژی خود ضرب الاجل هایی را برنامه ریزی کنید تا بتوانید آن را با تغییر در بازار و سازمان خود تطبیق دهید.
در حال بررسی
هنگامی که بخش برنامه ریزی برنامه ریزی استراتژیک کامل شد، یک فرآیند بررسی مداوم وجود خواهد داشت. همانطور که گفته می شود، "هیچ نقشه ای از اولین تماس با دشمن جان سالم به در نمی برد."ممکن است شما در حال جنگیدن نباشید، اما سازمان شما به طور مداوم به چالش کشیده خواهد شد. موانعی وجود خواهد داشت، رقبا شما را به چالش خواهند کشید و شما باید با تغییرات غیرمنتظره سازگار شوید.
معیارهایی را تعیین کنید که با آن می توانید اثربخشی استراتژی خود را اندازه گیری کنید. آیا تعداد کاربران شماست؟درآمد؟اندازه شرکت؟یک چیز دیگر؟سپس، در مورد برنامه ای برای بررسی استراتژی خود تصمیم بگیرید. اگر شما یک استارت آپ سریع هستید، ممکن است بخواهید این کار را به دفعات یک بار در ماه انجام دهید. اگر سازمان شما بزرگتر و مستقرتر است، احتمالاً هر سه ماه یک بار کافی است.
آماده باشید تا استراتژی خود را در لحظه تغییر دهید. به عنوان مثال، اگر یک فناوری که به آن تکیه می کنید منسوخ شود، ممکن است مجبور شوید روش انجام کارها را کاملاً تغییر دهید.
برنامه ریزی استراتژیک و گردش کار هماهنگی تیم
گردش کار نقشه ای برای انجام کار است. گردش کار هماهنگی تیم به این است که تیم شما را در یک راستا نگه دارید، در حال انجام وظایف خود باشید و ضرب الاجل ها را تعیین کنید. بنابراین، مگر اینکه تلاش برنامه ریزی استراتژیک خود را به تنهایی انجام دهید، رفع پیچیدگی ها در گردش کار هماهنگی تیم می تواند یک امتیاز بزرگ برای استراتژی شما باشد. در اینجا نحوه انجام آن آمده است:
- جلسات غیرضروری را حذف کنید: گاهی اوقات، هیچ جایگزینی برای قرار دادن همه در یک اتاق وجود ندارد - یا حداقل در یک تماس زوم. انرژی در این جلسات وجود دارد که می تواند برای شروع یک فرآیند برنامه ریزی استراتژیک بسیار مهم باشد. اما لازم نیست هر بار که یک بهروزرسانی وجود دارد ملاقات کنید. ارتباطات ناهمزمان را در اولویت قرار دهید و همه را آزاد کنید تا بهترین کار خود را انجام دهند.
- اطلاعات و بهروزرسانیها را عمومی کنید: ممکن است وسوسه شوید که جلسات برنامهریزی استراتژیک خود را تا زمانی که استراتژی به پایان برسد، خاموش نگه دارید. اما این باعث می شود که تیم خود را در جریان نگه دارید، و شما به طور بالقوه خود را به ایده هایی می بندید که می توانند استراتژی شما را به طور اساسی تغییر دهند. اسناد مهم را در یک ابزار مدیریت پروژه مانند Asana یا Trello عمومی نگه دارید و در کانال های عمومی مانند Slack ارتباط برقرار کنید.
- ابزارهای خود را ادغام کنید: اگر افرادی که با آنها کار میکنید در ابزارهای خود زندگی میکنند، اشتراکگذاری مؤثر بهروزرسانیها و اطلاعات بسیار دشوار خواهد بود. هنگامی که از یک راه حل مدیریت گردش کار مانند Unito استفاده می کنید، به همه این امکان را می دهید که بدون از بین بردن دید و تراز، در جایی که راحت هستند کار کنند. میتوانید وظایف Asana را با یک کانال Slack، کارتهای Trello را با پروژه Jira و موارد دیگر همگامسازی کنید.
پرچم خود را بکارید
وقتی سازمان شما یک استراتژی تعریف شده داشته باشد، همه چیز واضح تر می شود. شما پرچمی را نصب می کنید و پخش می کنید که می دانید چه کاری انجام می دهید و همه چیزهایی را که برای رسیدن به اهداف خود نیاز دارید در اختیار دارید. با صرف زمان برای انجام برنامه ریزی استراتژیک مناسب، به کارکنان کمک می کنید تا ماموریت شما را شناسایی کنند، سهامداران را نسبت به چشم انداز خود مطمئن می کنید و خود را برای تغییر جهان آماده می کنید.