اگر دوستان من در ایران زندگی خود را با رفتن به خیابان به خطر می اندازند، چگونه می توانم ساکت و غیر فعال بمانم؟

  • 2022-01-3

حمیده نامی شش سال است که دانشجوی رشته پزشکی در دانشکده پزشکی دوم است. او قبل از شروع آخرین سال تحصیلی خود، در سرزمین مادری خود، ایران، با وضعیت وحشتناکی روبرو شد. مجازات ظالمانه زن جوانی به نام مهسا امینی که به دلیل بی حجابی تا حد مرگ مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود، منجر به اعتصابات بسیاری در بین ایرانیان مقیم جهان شده است که نشان از وضعیت نگران کننده حقوق بشر زنان و مردان ایرانی برای چندین دهه است. حمیده دیدگاه خود را در مورد این موضوع به اشتراک می‌گذارد و توصیه می‌کند که مردم چه کاری می‌توانند برای تغییر سیستم انجام دهند، حتی اگر در پراگ یا جای دیگری زندگی می‌کنند.

ممکن است شرایط ایران را از دیدگاه خود توضیح دهید؟

من فکر می‌کنم مرگ مهسا آخرین فشاری بود که برای برانگیختن خشم شدیدی که سال‌ها با خود حمل می‌کردیم، نیاز داشتیم. احساس ناامیدی و درماندگی من همیشه با عزم و اشتیاق پرخاشگرانه برای ایستادن و انجام کاری جایگزین شده بود. این یک احساس جدید بود. من مدت ها پیش زمین خود را رها کرده بودم و فکر می کردم غیر قابل تعمیر است. و تعمیر آن از توان ما خارج است. واسلاو هاول می‌گوید: "آیا این لحظه عمیق‌ترین شک نیست که یقین‌های جدیدی را به وجود می‌آورد؟ شاید ناامیدی همان خاکی است که امید انسان را تغذیه می‌کند؛ شاید هیچ‌وقت نمی‌توان زندگی را بدون تجربه پوچ بودن آن معنا پیدا کرد."ناامیدی من خاک بود و مرگ مهسا آب و نور خورشید بود که بذر امید ما به آن نیاز داشت.

کوتاه کردن موهایش توسط حمیده نامی به عنوان نوعی اعتراض به رژیم سیاسی در سرزمینش ایران. عکس: نیکولا موسیلووا

در یک ماه گذشته تظاهراتی در داخل و خارج ایران برگزار شده است. در شهرهای کوچک، دانشگاه ها، بیمارستان های ایران و بیش از 130 شهر بزرگ دنیا. در ایران، مانند همیشه، اعتراضات با سرکوب خشونت آمیز، دستگیری و کشتار مواجه بوده است. اگرچه این اولین بار نیست که مردم برای نشان دادن نارضایتی خود به خیابان ها می آیند، اما تا کنون بزرگترین و متحد ترین است. ما شاهد یک وحدت داخلی و بین المللی هستیم که قبلا وجود نداشته است. در ایران شرکت کنندگان از قومیت های مختلف هستند و به لهجه های مختلف صحبت می کنند. آن‌ها از گروه‌های سنی و طبقات اجتماعی متفاوتی هستند، اما همه با هم یک صدا و در یک نمایش شجاعانه و تزلزل ناپذیر اعتراض می‌کنند. زنانی که در خط مقدم جنبش ایستاده اند و مردان در کنارشان هستند. یکی از زیباترین ویدیوهایی که دیدم مربوط به یک دانشکده پزشکی بود که در آن مردان شعار «زن، زندگی، آزادی» سر می‌دادند و زنان با «مرد، زمین، رفاه» پاسخ می‌دادند (قول می‌دهم در فارسی بهتر به نظر می‌رسد!)

مردم اغلب به اشتباه تصور می کنند که هدف اصلی قیام ها تغییر در کد لباس کشور است. واقعاً فقط این نیست. این برای همه مردان و زنان همجنس‌گرا است که هرگز آزادانه عاشق نشدند، برای همه رودخانه‌ها و دریاچه‌هایی که به دلیل سوءمدیریت آنها خشک شدند، برای تمام مواقعی که از گفتن ملیتم خجالت می‌کشیدم، برای اینکه پولمان را برای جنگ‌ها در کشورهای دیگر خرج می‌کردم. در حالی که پدران ما از نداشتن پول کافی برای تغذیه خانواده خجالت می‌کشیدند، برای تمام مواقعی که ما پنهانی آرزو می‌کردیم کاش اینجا به دنیا نمی‌آمدیم، برای سانسور هنر، برای دوست بهایی من، آیدا، که به دلیل مذهبی بودن دستگیر شده بود،هر زن ورزشکاری که مجبور شد بر خلاف میل خود با حجاب مسابقه دهد، برای آن صبح وحشتناکی که باورم نمی شد هواپیما را ساقط کردند و باید با چشمانی متورم و خشک شده در فینال ایمونولوژی من حاضر می شدم، برای 176 مسافرآن پرواز و رویاهای ناتمام آنها، اکنون خاکستر در آسمان است، زیرا حتی کشور خود را جایی نمی دانم که می خواهم اقامتم را در آن انجام دهم، برای اینکه یک کشور زیبا را به ویرانه تبدیل کرده ام، فقط می خواهم برای مدتی از آن دیدن کنم. تعطیلات کوتاه برای مندوست LF2 که پدرش را به دلیل ممنوعیت واکسن های غربی توسط رهبر (معروف به دیکتاتور) از دست داد، با وجود اینکه همه مسئولان قبلاً این واکسن ها را گرفته بودند، برای همه بچه های مبتلا به بیماری های نادر در ایران که داروی آنها به دلیل رژیم های شیطنت خارجی تحریم شده است. سیاست، برای دختر آبی که از ورود به استادیوم برای تماشای مسابقه فوتبال منع شد و خود را بیرون از استادیوم سوزاند، به این دلیل که تمام پزشکان و پرستاران ماهری که در دوران کارآموزی ام در ایران ملاقات کردم، خواستار یادگیری زبان و مهاجرت شدند. پناهندگان و مهاجرانی که همیشه به دنبال وطن بودند، برای هزار سگی که بیهوده به خاطر نجس بودنشان سلاخی شدند، برای همه بچه های بیچاره ای که در خیابان کار می کردند و باید در مدرسه باشند، برای همه زمان هایی که من از من متنفر بودم. لبنان در زمان مبادله من با ایرانی بودنم به دلیل حمایت کشورم از تروریسم در لبنان، با اقتصاد فلج شده آغشته به تورم و بیکاری که با دروغ مدیریت اشتباه شده است، برای هووقتی به خاطر پاسپورتم نتوانستم در صرافی در مکزیک دلار مبادله کنم و مجبور شدم به همه پزشکان و دانشجویان محلی که می‌شناختم پیامک بدهم تا برای کمک بیایند، احساس کردم، زیرا پولی برای بازگشت به خانه نداشتم. گفت من باید دو برابر دوستان اروپایی ام سخت کار کنم چون ایرانی هستم. در تمام مواقعی که از این که غریبه ها از من در مورد حکومت و مذهب می پرسند، اما از فرهنگ و سینمای ایران چیزی نمی پرسند، آزرده خاطر شدم. لیست "برای" می تواند ادامه یابد و ادامه یابد.

چشم نوازترین نقاط ایران را به دوستانم نشان می دادم، برایشان غذا و سوغاتی های دست ساز زیبا، زعفران و پسته می آوردم و عشقمان به شعر و ادبیات را به آنها معرفی می کردم، اما از این به بعد می خواهم ایران را با آن بشناسند. زنان شجاع و شجاع

جمهوری اسلامی نماینده مردم ایران نیست. در واقع 43 سال است که دین را ابزار کرده و آن را برای ظلم به مردم پیچانده اند. ایرانی ها خونگرم، آرام و صمیمی هستند. هیچ چیز شبیه دولت شریر آنها نیست. مردم وقتی به آنها می گویم که واقعاً کشورم را دوست دارم شگفت زده می شوند. من احساس می کنم یک شهروند جهان هستم و در عین حال احساس وفاداری فوق العاده ای به فرهنگ خود دارم، حتی اگر در آنجا بزرگ نشده باشم. من تلاش می کنم کشوری دموکراتیک را ببینم که در آن مردم از حقوق اولیه انسانی خود محروم نباشند.

و اگر از من بپرسید که فکر می کنم نتیجه همه اینها چیست ، من باید دوباره Vaclav Havel را نقل کنم ، "امیدوارم ... همان شادی نیست که همه چیز خوب پیش می رود ، یا تمایل به سرمایه گذاری در بنگاه هایی که بدیهی است به دنبال آن هستندموفقیت اولیه ، اما ، بلکه توانایی کار برای چیزی است زیرا خوب است ، نه فقط به این دلیل که فرصتی برای موفقیت است. "

برای کمک به دوستان ، خانواده و افراد دیگر در ایران چه اقداماتی را در پراگ انجام می دهید؟

این همه از زمانی شروع شد که من برای اولین بار در مورد Mahsa شنیدم. اواخر شب بود و من برای امتحان انکولوژی در کتابخانه تحصیل می کردم. احساس لرز شدید در ستون فقراتم کردم. علیرغم همه اوقات دیگر هنگام خواندن اخبار مربوط به وحشیگری و رسوایی رژیم ، اشک به چشم من می آورد ، این بار متفاوت بود. من فقط شوکه شده و پر از عصبانیت بودم. من شروع به به اشتراک گذاشتن اخبار در اینستاگرام خود کردم و افکار خود را برای خواندن دیگران نوشتم. من می توانم ببینم که بسیاری از دوستان ایرانی من همین کار را می کردند و ما را به هم وصل می کردند. من شروع به صحبت و همدردی با افرادی کردم که سالها با آنها صحبت نکرده بودم. از آن زمان ، من در تمام اعتراضات عمده ای که در پراگ اتفاق می افتد شرکت کرده ام ، و علائم خود را با من در "زن ، زندگی ، آزادی" می گویم تا در این زمینه موضع گیری کنم و همچنین به دوستانم در ایران نشان دهم که حتی اگر می توانماکنون با آنها هستم ، من تمام تلاش خود را در اینجا انجام می دهم و همه ما در این مبارزه با هم هستیم. مسئله این است که هیچ کس برای این اعتراضات برنامه ریزی نکرده است. هیچکدام پیش بینی نکرده اند و یا برنامه های پیشرفته ای را ترسیم کرده اند. همه چیز به صورت خودجوش و بر اساس خواست شخصی انجام می شود. این وظیفه من و دیگران مثل من است که در مورد آن صحبت کنم و شعله را زنده نگه دارم. من همچنین در حال نوشتن نامه ای به معاون رئیس جمهور جمهوری چک در پارلمان اروپا ، مادام چارانزووا هستم. او علاقه ای به شنیدن صدای من به عنوان یک دانش آموز ایرانی که در پراگ زندگی می کند و در مورد مبارزات ما در اینجا می آموزد ، نشان داده است. سرانجام ، ما در حال امضای طوماری هستیم که با وزرای خارجی G7 برای اخراج دیپلمات های ایرانی دعا می کند. من به شدت از شما می خواهم که همین کار را انجام دهید.

یک جامعه برای زنان ایرانی چه کاری می تواند انجام دهد تا آنها را تشویق کند و شانس تکرار داستان ماهسا امینی را از بین ببرد؟

تنها کاری که می توانیم برای آنها انجام دهیم این است که صدای خود را به آنها قرض دهیم. برای تقویت آنچه در ایران اتفاق می افتد صرفاً با صحبت کردن در مورد آن و به اشتراک گذاری محتوا به صورت آنلاین. شما ممکن است اهمیت این موضوع را درک نکنید اما فشار آوردن به جمهوری اسلامی و نگه داشتن هر عمل آن در زیر ذره بین بسیار مهم است ، در غیر این صورت آنها می توانند دستگیر ، شکنجه و حتی ممکن است معترضین قتل مانند در شروین ، یک خواننده با استعداد جوان که آواز می خواندآهنگ زیبا با اشعار خود از توییت های افرادی که در مورد انگیزه های خود برای خواستار تغییر رژیم نوشتند. اما به لطف میلیون ها نفر که این خبر را جسورانه کردند ، او روزها پس از آن آزاد شد. یا الناز ، یک ورزشکار صخره ای که اخیراً بدون حجاب در کره جنوبی به رقابت پرداخت ، اما بلافاصله بازداشت و در سفارت نگهداری شد تا اینکه به ایران بازگردد. وی توسط گروه قابل توجهی از افراد در فرودگاه مورد استقبال قرار گرفت و او را قهرمان خود می نامید. اگر چنین پوشش و توجه بین المللی بزرگی وجود نداشته باشد ، مقامات خیلی بدتر عمل می کردند. بر خلاف نوامبر خونین سال 2019 ، هنگامی که آنها هزاران نفر را در مدت چند روز به قتل رساندند و جهان فقط بی سر و صدا کنار رفت.

من و شما می توانیم از این امر جلوگیری کنیم. شما این قدرت را دارید که احتمالاً به یک ملت کامل کمک کنید. واقعا ساده است. مطالب را به اشتراک بگذاریدصدای آنها را زنده نگه دارید. مقاماتی که دسترسی به اینترنت را مسدود می کنند، تنها دلیلی است که نشان می دهد چقدر از صدای ما می ترسند. دولت سعی می کند شتاب جنبش را از بین ببرد و مردم را در سکوت دستگیر کند. اجازه ندهید به این هدف برسند. همانطور که آقای رئیس جمهور، واسلاو هاول در "قدرت بی قدرت ها" می گوید."اگر رکن اصلی نظام دروغ زیستن است، پس جای تعجب نیست که تهدید اساسی برای آن زندگی در حقیقت است. به همین دلیل است که باید شدیدتر از هر چیز دیگری سرکوب شود."

هر ایرانی در خارج از ایران که در حال انتشار پست یا صحبت است، این احتمال را به خطر می‌اندازد که هرگز اجازه بازگشت به جمهوری اسلامی را نداشته باشد. دیگر هرگز دوستان یا خانواده خود را نمی بینند. ما این را به خطر می اندازیم زیرا همه باید در کنار هم باشیم. اگر دوستان من در ایران با رفتن به خیابان هر چه دارند، حتی جانشان را به خطر می اندازند، چگونه می توانم ساکت و بی تحرک بمانم؟

ایرانی‌ها از شما می‌خواهند که در برابر رژیم بی‌رحمشان همبستگی نشان دهید. ایران ممکن است مورد حمله کشور دیگری قرار نگیرد، اما آنها 43 سال است که در یک جنگ وحشیانه ناعادلانه بوده اند. وظیفه من این است که صدای مظلوم باشم. این مسئولیت من است که اکنون دو برابر بلندتر صحبت کنم. موضوع را روشن کنید، توجه سیاستمداران خود را به افشای علنی و پاسخگویی رژیم به خاطر اقدامات غیرانسانی خود جلب کنید. مردم باید درد و رنج را در خاورمیانه عادی نکنند. آنها باید عصبانی شوند. آنها باید ببینند که چه اتفاقی برای این دختران می افتد و هیچ تفاوتی با آنچه در هر کجای دنیا اتفاق می افتد ندارد.

با تشکر از توجه شما. امیدوارم روزی زیبایی های ایران را ببینید نه تیترهایی که کشور ما را به دشمنی شرور تبدیل کرده است. امیدوارم روزی طعم غذاهای ما را بچشید، سلام کردن فارسی را یاد بگیرید و به شعر و موسیقی که ما را بزرگ کرده است گوش دهید. و امیدوارم روزی ببینی که باد آزادانه در موهای همه زنان مقاوم جریان دارد، در حالی که در تاریخ ما به بیابان ها و از کوه ها به سواحل در ایران آزاد و شاد سفر می کنی. امیدوارم مصاحبه بعدی در وب سایت شما درباره ایران پنهان واقعی باشد.

    درخواست اخراج دیپلمات ها ماجرای شروین در پرواز 752 که در نوامبر خونین 2019 در الناز ساقط شد.
بیانات رئیس دانشگاه، پروفسور مارک بابجوک:

پس از خواندن مصاحبه حمیده نامی درباره وضعیت ایران، اعتراضات زنان و دختران ایرانی و سرکوب‌های سیاسی، غمگین شدم. این یک فاجعه است که زندگی بسیاری از جوانان، زیبا و با استعدادها ویران شده است. دلم برای مردم ایران می سوزد، اراده و شجاعت آنها را تحسین می کنم. جامعه دانشگاهی دانشکده ما نباید نسبت به هر گونه خشونت یا پایمال شدن حقوق و آزادی‌های بشر بی تفاوت باشد. بنابراین دانشجویان دختر و پسر ایرانی از حمایت همه جانبه ما برخوردارند.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.